جنگلهای هیرکانی (به انگلیسی: Hyrcanian Forests، یا «Caspian Hyrcanian Mixed Forests») یکی از معدود بازماندههای جنگلهای باستانی و پهنبرگ زمین است؛ زیستبومی بسیار ارزشمند که قدمتش به زمانهای دیرین زمینشناسی بازمیگردد و بهدلیل تنوع زیستی فوقالعاده، در سال ۲۰۱۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد.
قدمت و اهمیت زمینشناسی
جنگلهای هیرکانی از دوره پالئوژن (شاید تا حدود ۵۰ میلیون سال پیش) تاکنون وجود داشتهاند، بنابراین گاهی بهعنوان «موزهی طبیعیِ زنده» توصیف میشوند.
این جنگلها در گذشته بسیار گستردهتر بودهاند، اما در دوره یخبندانهای زمینشناسی (کوارتِرنری) به دلیل شرایط بد آبوهوایی محدود شدند و سپس دوباره در دورههای معتدلتر گسترش یافتند.
این طول عمر زمینشناسی باعث شده که جنگل هیرکانی یک «پناهگاه تکاملی» (refugium) برای گونههایی باشد که در بیشتر نقاط دیگر از بین رفتهاند.
وسعت جغرافیایی و ثبت میراث جهانی
این جنگلها بهصورت یک کمربند جنگلی در امتداد ساحل جنوبی دریای خزر و دامنه شمالی رشتهکوه البرز (ایران) گسترش دارند.
وسعت تقریبی: ۵۵٬۰۰۰ کیلومتر مربع، که حدود ۷٪ از سطح ایران را پوشش میدهد.
اجزای میراث جهانی هیرکانی در ایران شامل ۱۵ بخش (کامپوننت) است که در استانهای گیلان، مازندران و گلستان واقعاند.
در سال ۲۰۲۳، محدوده میراث جهانی جنگل هیرکانی با افزودن بخشهایی در جمهوری آذربایجان (پارک ملی هیرکان) گسترش یافت.
تنوع زیستی — یک زیستبوم غنی
پوشش گیاهی
بیش از ۳٬۲۰۰ گونه گیاهی آونددار در این زیستبوم ثبت شده است، که نشاندهنده تنوع بسیار بالاست.
این منطقه میزبان گونههای بومی و بقا یافته (relict) زیادی است، از جمله درختانی که فقط در این منطقه یا مناطق محدود دیگر یافت میشوند.
برخی از گونههای مهم درختی عبارتاند از:
شمشاد هیرکانی (Buxus)
راش (Oriental beech)
درخت آهن (Ironwood / انجیلی)
بلوط
ممرز، توسکا، فندق و غیره.
(توجه: ترکیب دقیق گونهها بسته به منبع متفاوت است؛ برخی از منابع علمی نیز گونههای نادر یا بومی بیشتری ذکر میکنند.)
نکته مهم: برخلاف بسیاری از جنگلهای معتدل، بخش عمدهای از هیرکانی را درختان مخروطی تشکیل نمیدهند؛ بلکه درختان پهنبرگ غالباند.
جانوران
در زیستبوم هیرکانی، ۵۸ گونه پستاندار شناسایی شدهاند، که شامل شکارچیان بزرگ مثل پلنگ ایرانی (Persian leopard)، گرگ و خرس قهوهای است.
۱۸۰ گونه پرنده نیز در این جنگل وجود دارد که بسیاری از آنها با زیستگاههای جنگلی پهنبرگ ارتباط دارند.
گونههایی مثل قورباغهی Rana pseudodalmatina بومی این منطقهاند و اهمیت حفاظتی دارند.
این جنگل نهتنها پناهگاه حیات وحش متنوع است، بلکه میزبان برخی از گونههای با اهمیت ژنتیکی و بومی است که در سایر مناطق بهندرت یافت میشوند.
نقش اکولوژیکی و خدمات اکوسیستمی
جنگلهای هیرکانی بهعنوان یک «کارخانه طبیعی تصفیه هوا» عمل میکنند؛ درختان بلند و انبوه، دیاکسید کربن را جذب کرده و اکسیژن تولید میکنند.
ساختار ریشهای این درختان و نفوذپذیری خاک جنگلی باعث میشود که بخش بزرگی از آب بارانی در خاک ذخیره شود. این ظرفیت برای ذخیرهی آب در سطح وسیع، نقش حیاتی در تنظیم منابع آب منطقهای دارد — به عبارت دیگر، جنگل هیرکانی مثل یک «مخزن زیرزمینی» طبیعی برای آب است.
علاوه بر این، سایه درختان بلند و تراکم پوشش گیاهی از رشد بیرویه گونههای مهاجم جلوگیری میکند. اما وقتی درختان کهن قطع شوند، نور بیشتری به کف جنگل میرسد و تعادل زیستی بههم میخورد.
تهدیدها و چالشهای حفاظتی
قطع درختان قدیمی: قطع بیرویه درختان کهن، به ویژه درختان بلند، تأثیر زیادی روی تعادل زیستمحیطی دارد؛ چون با قطع آنها، هم منبع آب کاهش مییابد و هم ساختار جنگل تغییر میکند، بهطوری که گونههای مهاجم و هرز رشد پیدا میکنند.
آتشسوزی (اعم از طبیعی و انسانی) یکی از تهدیدهای جدی است.
شکار غیرقانونی و تخریب زیستگاههای حیوانی، بهویژه برای گونههای کمیاب مثل پلنگ، میتواند خطرناک باشد.
دامداری محلی بیرویه: چرای دام در بخشهایی از جنگل باعث تخریب پوشش گیاهی کف جنگل، فشردگی خاک، و کاهش نفوذپذیری خاک میشود.
تغییر کاربری اراضی: ساختوساز (ویلا، جاده) در نواحی جنگلی، تغییر اکوسیستمها و تکهتکه شدن زیستگاه را تشدید میکند.
آلودگی زیستی و صنعتی: ورود آلایندهها، کودها، زبالهها و آلودگیهای ناشی از فعالیتهای انسانی، سلامت جنگل را تهدید میکند.
تغییرات اقلیمی: با گرمشدن زمین و تغییر الگوهای بارش، فشار بر منابع آب و ساختار جنگل بیشتر میشود.
وضعیت حفاظتی و مدیریت
پس از ثبت در یونسکو در سال ۲۰۱۹، بخشهای مختلف جنگل هیرکانی در ایران قانونی محافظت میشوند.
مدیریت این میراث جهانی بر عهده چند نهاد دولتی است: سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، سازمان محیط زیست، و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری.
در سند پرونده ثبت یونسکو، به اهمیت همکاری منطقهای بین نواحی مختلف (استانها) اشاره شده تا مدیریت منسجم، حفاظت از اکوسیستمها، و تداوم اتصال زیستگاهی حفظ شود.
در جمهوری آذربایجان نیز بخشهایی از جنگل هیرکانی (پارک ملی هیرکان) بخشی از میراث جهانی شدهاند و مدیریت محلی در آنجا با نهادهای ملی همکاری دارد.
چالشهای زیادی در پیش است: اجرای قوانین، کنترل چرای دام، جلوگیری از قطع غیرقانونی درختان، آتشسوزی، و انسجام مدیریت در سطح ملی و محلی لازم است. سند یونسکو بر اهمیت یک «طرح مدیریتی جامع (Master Management Plan)» تأکید دارد.
فرهنگ، هویت و نام هیرکانی
نام «هیرکانی» (Hyrcanian / Hirkan) ریشه تاریخی دارد: در متون کهن و در اوستا، «هیرکانی» به سرزمینی اشاره داشته که به معنای نهمین سرزمینی است که اهورامزدا آفرید. این نام با مفاهیم فرهنگی و اساطیری نیز در ارتباط است.
در دوران باستان، «هیرکانی» به منطقهای در اطراف دریای خزر گفته میشد. در زبان یونانی باستان، این منطقه «Hyrcania» نامیده شده است.
برای مردم محلی (ساکنان گیلان، مازندران، گلستان و حتی بخشهایی از آذربایجان)، این جنگل نهفقط یک منبع طبیعی، بلکه بخش جداییناپذیری از هویت زیستی و فرهنگیست؛ سنتها، حکایتها، و الگوهای زندگی محلی گرهخورده با این جنگل کهن.
چرا حفاظت از هیرکانی برای ما حیاتی است؟
از نظر اکولوژیکی، این جنگل یک منبع بیهمتا از تنوع زیستی است که مشابه آن در جای دیگری به این شکل وجود ندارد.
از منظر آب و منابع آبی، نقش آن در جذب بارش، ذخیرهسازی آب، و مدیریت چرخه هیدرولوژیک منطقه بسیار مهم است، بهویژه در شرایط تغییر اقلیم.
از نظر فرهنگی و تاریخی، هیرکانی یک میراث مشترک برای نسلهای امروز و آینده است؛ اگر این زیستبوم تخریب شود، بخشی از «هویت سرزمینی» ما نیز از بین خواهد رفت.
حفاظت مناسب و مدیریت پایدار میتواند تضمین کند که این جنگل بتواند «بازتولید خود» را ادامه دهد، و همچنان میزبان گونههای بومی، خاص و حتی در خطر باشد.
تهدید کنونی: آتشسوزی اخیر و سهلانگاری
در حدود یک ماه اخیر (ننوامبر ۲۰۲۵)، بخشی از جنگلهای هیرکانی در استان مازندران — بهویژه منطقه مرتفع «الیت» در مرزنآباد چالوس — دچار آتشسوزی گسترده شد.
اولین شروع حریق گزارش شده است در حدود ۱۰ آبان، سپس پس از مهار موقتی، آتش در ۱۵ نوامبر دوباره شعلهور شد.
گزارشها نشان میدهند که آتش فقط در کف جنگل نیست — بخشهایی از ارتفاعات و تاج درختان نیز درگیر شدهاند، که این نشانه آسیب عمیق اکوسیستم است.
در جریان مهار آتش، بیش از ۲۰ نفر از همیاران طبیعت و نیروهای امدادی دچار مصدومیت شدهاند؛ علت عمده مصدومیتها سقوط، خستگی و استنشاق دود در مسیرهای صعبالعبور گزارش شده است.
نقش سهلانگاری و مشکلات مدیریتی
مقامات محلی اذعان کردهاند که عامل آتشسوزی «انسانی» بوده است؛ برخی گفتهاند ممکن است شکارچیان، افراد متخلف یا حفاران غیرمجاز باعث آغاز آن باشند.
انتقاد شدید از نحوه مدیریت بحران مطرح شده است: نمایندگان محیط زیست و فعالان زیستمحیطی میگویند نبود «فرماندهی واحد» و هماهنگی ناکافی بین نهادهای اجرایی (منابع طبیعی، محیط زیست، هلالاحمر، استانداری و غیره) باعث کاهش کارایی عملیات اطفای حریق شده است.
تأخیر در استفاده از امکانات جنگلبانی — به گفته برخی مسئولان، درخواست اعزام بالگرد برای خاموشی از ابتدا بوده است، اما در مراحل اولیه آتشسوزی به طور کامل پاسخ داده نشده است.
به دلیل وزش باد و شرایط اقلیمی مساعد، آتش دوباره گسترش یافته و مقامات هشدار دادهاند که بارندگی قابلتوجهی در آینده نزدیک پیشبینی نشده است؛ این یعنی احتمال ادامه حریق همچنان بالاست.
برخی فعالان محیط زیست و مردم محلی از «بیتوجهی دستگاهها» به این میراث جهانی انتقاد کردهاند و میگویند حتی پس از هفتهها، تمهیدات جدی کافی برای حفاظت و خاموشی آتش وجود نداشته است.
در سطح مدیریت بحران، هشدارها صادر شدهاند: مدیرکل مدیریت بحران استان گیلان از افزایش خطر حریق در جنگلهای هیرکانی در شرایط جوی فعلی خبر داده و خواستار آمادگی بیشتر شده است
درخواست کمک بینالمللی
به دلیل وسعت بحران و شدت آتش، ایران برای خاموش کردن آتش هیرکانی از کشورهای دیگر درخواست کمک کرده است. ترکیه بهعنوان یکی از کشورهایی که کمک فرستاده، در این عملیات شرکت کرده است: ارسال دو هواپیمای آبپاش تخصصی، هلیکوپتر و تیمهای امدادی از ترکیه گزارش شده است.
مسئولان محیط زیست هشدار دادهاند که اگر وضعیت کنونی ادامه یابد، بخشهای مهم و قدیمی جنگل — از جمله درختان بلند و تاج جنگل — ممکن است آسیب دائمی ببینند.